در دهم سپتامبر هر سال، جهان به مناسبت روز جهانی پیشگیری از خودکشی، توجه خود را به یکی از مهمترین مسائل بهداشت عمومی معطوف میکند. امسال، با شعار “تغییر روایت در خودکشی و گفتگو درباره خودکشی”، انجمن بینالمللی پیشگیری از خودکشی (IASP) تلاش میکند تا نگاه جامعه جهانی را نسبت به این پدیده پیچیده تغییر دهد. این شعار، فراخوانی است برای بازنگری در نحوه صحبت، فکر و عمل ما در مورد خودکشی و افرادی که با افکار خودکشی دست و پنجه نرم میکنند.
آمارهای جهانی نشان میدهد که سالانه حدود ۷۰۰,۰۰۰ نفر جان خود را بر اثر خودکشی از دست میدهند. این رقم، معادل از دست دادن یک جان هر ۴۰ ثانیه است. در ایران، اگرچه آمار دقیق و شفافی در دسترس نیست، اما گزارشهای پراکنده و مطالعات محدود حاکی از آن است که این مسئله در کشور ما نیز یک چالش جدی محسوب میشود. عدم شفافیت در آمار خودکشی در ایران، خود نشاندهنده پیچیدگیهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی حاکم بر این موضوع است.
جامعه ایران، با تاریخ و فرهنگ غنی خود، نگاهی خاص به مقوله مرگ و زندگی دارد. از یک سو، آموزههای دینی و فرهنگی بر ارزش و قداست زندگی تأکید میکنند و خودکشی را عملی ناپسند و گناه میدانند. از سوی دیگر، همین نگاه میتواند منجر به ایجاد یک تابوی اجتماعی قدرتمند شود که مانع از گفتگوی آزاد و صریح درباره افکار و تمایلات خودکشی میشود. این دوگانگی، چالشی اساسی در مسیر پیشگیری از خودکشی در ایران است.
خودکشی، چالشی جدی در بهداشت عمومی ایران، ریشه در پیچیدگیهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دارد. تابوی اجتماعی و انگ مرتبط با مشکلات روانی، مانع اصلی در مسیر پیشگیری و درمان است. تغییر نگرش جامعه، بهبود دسترسی به خدمات بهداشت روان، و ایجاد فضای امن برای گفتگو، کلیدهای اصلی در کاهش نرخ خودکشی و بهبود سلامت روان جامعه هستند.
در سالهای اخیر، ایران با چالشهای اقتصادی و اجتماعی متعددی روبرو بوده است. تحریمهای بینالمللی، تورم بالا، بیکاری، و نابرابریهای اجتماعی، همگی میتوانند بر سلامت روان جامعه تأثیر منفی بگذارند. مطالعات نشان میدهد که بین مشکلات اقتصادی و افزایش نرخ خودکشی ارتباط مستقیمی وجود دارد. در چنین شرایطی، افراد ممکن است احساس ناامیدی و درماندگی کنند، که میتواند زمینهساز افکار خودکشی باشد.
از منظر روانشناختی، افسردگی یکی از مهمترین عوامل خطر برای خودکشی است. در فرهنگ ایرانی، همانند بسیاری از فرهنگهای دیگر، صحبت کردن درباره مشکلات روانی و عاطفی اغلب با نوعی انگ اجتماعی همراه است. بسیاری از افراد ترجیح میدهند مشکلات خود را پنهان کنند تا مبادا ضعیف یا ناتوان به نظر برسند. این نگرش میتواند مانع جدی برای درخواست کمک و دریافت درمان مناسب باشد.
نقش خانواده در فرهنگ ایرانی بسیار پررنگ است. از یک طرف، روابط خانوادگی قوی میتواند یک عامل محافظتی در برابر خودکشی باشد، زیرا افراد از حمایت عاطفی برخوردار میشوند. از طرف دیگر، فشارهای خانوادگی، انتظارات بالا، و گاه دخالتهای بیش از حد در زندگی فردی میتواند منبع استرس و اضطراب باشد. این دوگانگی نقش خانواده در جامعه ایرانی، موضوعی است که در بحث پیشگیری از خودکشی باید مورد توجه قرار گیرد.
یکی دیگر از چالشهای مهم در ایران، دسترسی محدود به خدمات بهداشت روان است. اگرچه در سالهای اخیر تلاشهایی برای گسترش این خدمات صورت گرفته، اما همچنان کمبود متخصصان بهداشت روان، هزینههای بالای درمان، و عدم پوشش کافی بیمهها برای خدمات رواندرمانی، موانع جدی برای دریافت کمک هستند.
رسانهها نقش مهمی در شکلدهی به نگرش جامعه نسبت به خودکشی دارند. متأسفانه، گاهی نحوه پوشش خبری موارد خودکشی در رسانههای ایران میتواند نامناسب و حتی ترغیبکننده باشد. آموزش به رسانهها برای پوشش مسئولانه اخبار مربوط به خودکشی میتواند گامی مهم در جهت پیشگیری باشد.
با توجه به این چالشها، راهکارهایی برای بهبود وضعیت پیشگیری از خودکشی در ایران میتوان پیشنهاد کرد:
- آموزش و آگاهیرسانی گسترده: باید تلاش کرد تا آگاهی عمومی درباره علائم هشداردهنده خودکشی و راههای کمک به افراد در معرض خطر افزایش یابد. این آموزشها باید از مدارس شروع شود و تمام سطوح جامعه را در بر بگیرد.
- بهبود دسترسی به خدمات بهداشت روان: گسترش خدمات مشاوره و رواندرمانی، افزایش تعداد متخصصان بهداشت روان، و کاهش موانع مالی و جغرافیایی برای دسترسی به این خدمات ضروری است.
- تقویت مهارتهای زندگی: آموزش مهارتهای حل مسئله، مدیریت استرس، و ارتباطات مؤثر میتواند افراد را در مقابله با چالشهای زندگی توانمندتر کند.
- ایجاد شبکههای حمایتی قوی: تشویق جامعه به ایجاد و تقویت شبکههای حمایتی، چه در سطح خانواده و چه در سطح جامعه، میتواند نقش مهمی در پیشگیری از خودکشی داشته باشد.
- استفاده مؤثر از فضای مجازی: با توجه به نفوذ گسترده اینترنت و شبکههای اجتماعی در ایران، میتوان از این بستر برای اطلاعرسانی، آموزش و حمایت استفاده کرد.
- تحقیقات گستردهتر: انجام مطالعات جامع و دقیق درباره علل خودکشی در ایران و راهکارهای مؤثر پیشگیری میتواند به سیاستگذاری بهتر در این زمینه کمک کند.
- تغییر نگرش جامعه: تلاش برای کاهش انگ اجتماعی مرتبط با مشکلات روانی و ترویج این دیدگاه که درخواست کمک نشانه قدرت است، نه ضعف.
- همکاری بینبخشی: پیشگیری از خودکشی نیازمند همکاری بین بخشهای مختلف جامعه، از جمله نهادهای دولتی، سازمانهای مردمنهاد، مراکز آموزشی و رسانههاست.
در پایان، باید تأکید کرد که پیشگیری از خودکشی یک مسئولیت جمعی است. هر یک از ما میتوانیم با گوش دادن بدون قضاوت به دیگران، حمایت از افرادی که با مشکلات روانی دست و پنجه نرم میکنند، و تلاش برای ایجاد یک جامعه همدلتر و حمایتکنندهتر، در این مسیر سهیم باشیم. تغییر روایت درباره خودکشی، همانطور که شعار امسال روز جهانی پیشگیری از خودکشی بر آن تأکید دارد، میتواند آغازگر تحولی عمیق در نگرش جامعه و در نهایت، کاهش آمار خودکشی باشد.
در حالی که چالشهای پیش رو در ایران بسیارند، امید و تلاش جمعی میتواند راهگشا باشد. با افزایش آگاهی، بهبود دسترسی به خدمات بهداشت روان، و ایجاد فضایی امن برای گفتگو، میتوان گامهای مؤثری در جهت پیشگیری از خودکشی برداشت. هر جان نجات یافته، پیروزی بزرگی برای کل جامعه است و این هدفی است که ارزش تلاش همهجانبه را دارد.
در پایان، از خود بپرسیم: اگر فردا یکی از نزدیکان ما با افکار خودکشی دست و پنجه نرم کند، آیا ما آمادگی و دانش لازم برای کمک به او را داریم؟ آیا جامعه ما فضای امنی برای گفتگوی صادقانه درباره این موضوع فراهم کرده است؟ و مهمتر از همه، هر یک از ما، به عنوان عضوی از این جامعه، چه نقشی میتوانیم در تغییر نگرشها و ایجاد محیطی حمایتگر ایفا کنیم؟ پاسخ به این پرسشها میتواند آغازگر تحولی عمیق در رویکرد ما نسبت به مسئله خودکشی و سلامت روان در جامعه باشد.